کد مطلب:43069
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:24
تفسير فراز پنجم تا آخر خطبة 76 كه در آن امام علي به توصيف «صالحان» ميپردازد، چيست؟
«راقَبَ رَبَّهُ، وَخافَ ذَنْبَهُ، قَدَّمَ خالِصاً وَ عَمِلَ صالِحاً اِكْتَسَبَ مَذْخُوراً وَ اجْتَنَبَ مَحْذُورا...» [پروردگارش را در نظر گرفت و از گناهش در هراس افتاد. با اخلاص در عمل و نيت پيش رفت و عمل صالح انجام داد و ذخيرة سودمند اندوخت و از امور ممنوعه اجتناب ورزيد.]
اگر بشر بپذيرد كه خداوند بزرگ او را ميبيند و در نتيجه او هم خدا را دريافت نمايد، نه تنها همة دردهاي او درمان خواهد گشت، بلكه توفيق او در راه دريافت كمال حتمي خواهد بود.
پس توجه بر خدا بطور دائمي مستلزم پذيرفتن نظارة او دربارة خويشتن است. اين رابطة الهي مختصاتي را كه اميرالمؤمنين(ع) بيان ميفرمايد، دارا ميباشد:
مختص يكم ـ قطعي است كه چنين انسانها از گناه هراس و وحشت دارند، چنانكه آدمي از آتشي كه به خرمن عمرش افتد هراس و وحشت خواهد داشت. وقتي كه انسان لحظات خود را در حالت رؤيت خداوندي بسر ميبرد و ميداند كه خدا هم او را ميبيند، گسيختن از جاذبة چنين رابطهاي را همان مرگ حقيقي تلقي ميكند كه معدوم محض بوده باشد. بنابراين، او چگونه ميتواند با تمايل به گناه تن به چنين مرگي بدهد.
مختص دوم ـ رؤيت خداوندي و احساس نظارة خداوندي بر تمام موجوديت انسان، عمل از روي اخلاص است، زيرا چنين شخصي به يقين دريافته است كه هيچ موجودي و هيچ حقيقتي جز خدا شايستگي هدف بودن براي اعمال او را ندارد.
مختص سوم ـ عمل صالح، چنين انسان ساخته است كه ميداند كردار نيكو يعني عمل به مقتضاي طبيعت روحي كه خدا را ميبيند و ميداند كه خدا هم او را ميبيند.
مختص چهارم ـ اندوختن ذخيرة شايستة ابديت از اين زندگي طبيعي رو به زوال و فنا است كه اگر ديگران نيروها و امتيازات اين زندگي طبيعي را بدون شناسائي حقيقت و ارزش آنها محو و نابود ميسازند، آن ساخته شدگان الهي با ارزشترين نتائج را از همان نيروها و امتيازات براي ابديت خود ذخيره ميكنند.
مختص پنجم ـ پرهيز و اجتناب از امور ممنوعه حتي اگرچه به مرتبة گناه نباشد، مانند رذائل اخلاقي كه مكروهند، و انديشهها و خيالات بياساس و ديگر نمودها و فعاليتهاي رواني كه انسان را از هشياريهاي مثمر محروم مينمايند.
مختص ششم ـ حيات خود را بيهوده تلف نميكند، هيچ حركتي را بدون هدف انجام نميدهد، چگونه يك خردمند آگاه از اينكه تصور جهان و حيات بي هدف مساوي انكار واقعيت جهان و همة اصول و قوانين انساني است، ميتواند وصول به هدف اعلاي حيات خود را با زندگي بيهدف آرزو و تمنا نمايد؟!
مختص هفتم ـ او ميداند كه
اين جهان كو هست و فعل ماندا
سوي ما آيد ندا ها را صدا
و ميداند كه خداوند عزوجل براي هر كاري كه ما انجام ميدهيم، نتيجهاي را براي ما مقرر فرموده است.
مختص هشتم ـ مبارزه با هواي نفس است. آزاد گذاشتن هواهاي نفس مستلزم به زنجير بستن عقل و احساسات عالي و فهم برين ميباشد. چنانكه بالعكس، آزاد گذاشتن عقل و احساسات عالي و فهم برين موجب بسته شدن هواهاي نفساني است.
مختص نهم ـ آرزوهاي دور و دراز خود را تكذيب ميكند و نميگذارد آرزوهاي بياساس تورم خيالات ذهني را جانشين رشد واقعي مغز و روان به جهت پيوستن با واقعيات نمايد. اين به آن معني نيست كه آرزو يك پديدة رواني بياساس است، بلكه معنايش اين است كه حقايقي را بايد مورد اميد و آرزو قرار داد كه اولاً براي «حيات معقول» مفيد باشد و ثانياً براي آرزو كننده مقدور و قابل عينيت بخشيدن در زندگي بوده باشد.
مختص دهم ـ بهترين مركبي كه در درياي پر موج و تلاطم فردي و اجتماعي ميتوان سوار شد، همانا صبر و شكيبايي و توسعه در ظرفيت رواني است كه ضرورت و منافع آن غير قابل توصيف است.
مختص يازدهم ـ تقوي را توشة عبور از پل مرگ قرار ميدهد، زيرا در آن عرصة حساب دقيق فقط قلب سليم و شخصيت رشد يافته به وسيله تقوا است كه ميتواند رستگار شود.
مختص دوازدهم ـ راه روشن و هموار را كه صراط مستقيم ناميده ميشود پيش گرفته و از سنگلاخها و پرتگاهها و خارستانهاي راههاي منحرف نجات پيدا ميكند.
مختص سيزدهم ـ امكانات و لحظات عمر را غنيمت شمرده، تسليم حوادث جبرنماي زندگي نميشود كه بنشيند و اختلال مزاج بوسيلة عوامل مرگ به سراغش بيايد و گريبانش را بي امان بگيرد، بلكه زندگي را چنين تنظيم ميكند كه گوئي: مرگ در يك قدمي او است.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 11
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.